قضیه موجبه معدولهقضیه موجبه معدوله، بهمعنای قضیه موجبه دارای لفظ معدول و غیرمحصَّل در ناحیه موضوع یا محمول یا هر دو است. ۱ - توضیح اصطلاحقضیه معدوله به اعتبار کیفیت نسبت، به موجبه و سالبه تقسیم میشود. "قضیه موجبه معدوله" قضیهای است که حرف سلب در آن جزء موضوع و یا محمول بوده و حرف سلب در آن، به معنای سلب ربط نباشد، مانند: "نادان خوار است". [۱]
شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق)، ص۷۹-۸۲.
[۲]
خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۴۹.
۲ - ملاک سلب و ایجاب در قضایابنابراین، ملاک سلب و ایجاب در قضایا ادات ربط است نه موضوع و محمول. و اگر ادات نفی جزء موضوع و یا محمول و یا هر دو قرار گیرد، ولی رابطه ایجابی باشد قضیه موجبه است. مثلاً اگر بگوییم: "علی بینا نیست" این قضیه سالبه است و در آن بینایی را از علی سلب کردهایم. اما اگر بگوییم: "علی نابینا است" قضیه موجبه است و نابینایی را برای علی اثبات کردهایم. قضیه موجبه معدوله به لحاظ کمیت، به موجبه جزئیه معدوله، مثل: "برخی مردمان نادانند"، و موجبه کلیه معدوله، مانند: "همه مردمان نادانند" تقسیم میشود. همچنین قضیه معدوله به لحاظ وجود لفظ معدول در طرف موضوع یا محمول و یا هر دو طرف، بر سه قسم است: ۱. قضیه موجبه معدولةالموضوع: قضیهای که موضوع آن را لفظ معدول تشکیل میدهد مثل: "ناتوان، محتاج کمک است"؛ ۲. قضیه موجبه معدولةالمحمول: قضیهای که محمول آن را لفظ معدول تشکیل میدهد مثل: "زید نابینا است"؛ ۳. قضیه موجبه معدولة الطرفین: قضیهای که موضوع و محمول آن را الفاظ معدول تشکیل میدهند مثل: "نادان ناتوان است". ۳ - تفاوت موجبه معدوله با قضیه سالبهقضیه موجبه معدوله با قضیه سالبه بسیطه از دو جهت فرق دارند: ۱. از جهت صیغه: حرف سلب در معدوله جزء محمول است، مثل: "زیدٌ هو غیرُ بصیرٍ؛ زید نابینا است" و "زیدٌ لیس هو غیرُ بصیرٍ؛ زید نابینا نیست"، ولی در سالبه بسیطه، حرف سلب جزء محمول نیست و رافع آن است مانند: "زیدٌ لیس هو بصیر؛ زید بینا نیست". ۲. از جهت تلازم و دلالت: سالبه بسیطه اعم از موجبه معدوله است زیرا سلب از موضوع معدوم صحیح است مانند: عنقاء بینا نیست، ولی ایجاب، چه محصَّل و چه معدول، فقط بر موضوع موجود صحیح است و لذا قضیه: "عنقاء نابینا است"، صحیح نیست. [۵]
شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۲۵-۲۶.
[۶]
خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۰۱.
[۷]
تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۲۸۱.
[۸]
ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۱، ص۷۸-۹۵.
[۹]
ابوالبركات ابنملكا، هبهالله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۹۵-۹۸.
۴ - تمیز عدول از سلبدر قضیه ثنایی، عدول از سلب تمیز داده نمیشود مگر از دو جهت: ۱. از جهت نیت گوینده؛ مثلا هر گاه بگوید: "زید لا بصیر" و قصدش "زید بینا نیست" باشد، سالبه محصّله خواهد بود و اگر قصدش "زید نابینا است" باشد موجبه معدوله خواهد بود؛ ۲. از جهت شناخت استعمال رایج لفظ سلب؛ مثلا: "زیدٌ غیر بصیر" موجبه معدوله است، چون که "غیر" در عدول استعمال میشود، نه در سلب. و اما در قضیه ثلاثی، عدول و سلب مشتبه نمیشوند زیرا رابطه اگر بر حرف سلب داخل شود حرف سلب، جزئی از محمول بوده و قضیه، موجبه معدوله خواهد بود و اگر حرف سلب بر رابطه داخل شود، محمول را از موضوع سلب میکند و قضیه، سالبه محصّله خواهد بود. [۱۴]
ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۵۶.
[۱۵]
قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۹۷-۹۹.
۵ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • خوانساری، محمد، منطق صوری. • شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق). • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق). • ابوالبركات ابنملكا، هبهالله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، النجاة. • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق. • سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. • شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات. • قطبالدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه. • سبحانی تبریزی، جعفر، تقریر بحث امام خمینی، تهذیب الاصول. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۶ - پانویس
۷ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قضیه موجبه معدوله»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۲۴. |